دعای رفع سختی ها
دعای رفع سختی ها
یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ وَ یَا مَنْ یُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ
ای آنکه گرفتاریهای سخت تنها به وسیله او بازگردد،ای آنکه تیزی تیغ دشواری ها به او درهم شکسته شود،
وَ یَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ المَخْرَجُ إِلَی رَوْحِ الْفَرَجِ ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعَابُ
ای آنکه بیرون آمدن از رنجها و راه یافتن به سوی عرصه گشایش تنها از او درخواست گردد،در برابر تواناییات سختیها رام شد،
وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الْأَسْبَابُ وَ جَرَی بِقُدْرَتِکَ الْقَضَاءُ وَ مَضَتْ عَلَی إِرَادَتِکَ الْأَشْیَاءُ
و به لطف اسباب و وسائل فراهم گشت، و به نیرویت قضا جاری شد،و امور براساس اراده ات گذرد،
فَهِیَ بِمَشِیَّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَةٌ وَ بِإِرَادَتِکَ دُونَ نَهْیِکَ مُنْزَجِرَةٌ أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ
پس اشیاء تنها نه به گفتارت بلکه به ارادهات فرمان پذیرند، و تنها به ارادهات قبل از نهی کردنت باز داشته اند،
وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ لا یَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلا مَا دَفَعْتَ وَ لا یَنْکَشِفُ مِنْهَا إِلا مَا کَشَفْتَ
تنها تو برای رفع گرفتاریها خوانده شدی،و در بلاهای سخت پناهگاهی، چیزی از آن بلاهای سخت دفع نگردد جز آنچه تو دفع کردی، و چیزی از آن گشوده نشود مگر آنچه تو گشودی
وَ قَدْ نَزَلَ بِی یَا رَبِّ مَا قَدْ تَکَأَّدَنِی ثِقْلُهُ وَ أَلَمَّ بِی مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ وَ بِقُدْرَتِکَ أَوْرَدْتَهُ عَلَیَّ
پروردگارم مشکلی به من رسیده که سنگینی اش مرا به زحمت انداخته است، و دشواری بر من فرود آمده که به دوش کشیدنش مرا گرانبار نموده است آری آن را تو به قدرت خویش بر من فرود آوردی،
وَ بِسُلْطَانِکَ وَجَّهْتَهُ إِلَیَّ فَلا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ وَ لا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ وَ لا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ
و با نیرویت متوجّه من ساختی، پس از آنچه مرا در آن وارد کردی بیرون کننده ای نیست و از آنچه متوجه من نمودی بازگرداننده ای وجود ندارد و از آنچه تو بستی گشاینده ای نمی باشد
وَ لا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ وَ لا مُیَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ وَ لا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
و از آنچه تو گشودی کسی را یارای بستن نیست و بر آنچه تو سخت گرفتی آسان کننده ای وجود ندارد و برای آنکه تو از یاری اش دریغ ورزیدی یاوری نیست،بر محمّد و خاندانش درود فرست،
وَ افْتَحْ لِی یَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِکَ ،وَ اکْسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِکَ
و گشایش را پروردگارا به کرم و فضلت به روی من بگشا، و چیرگی اندوه را به نیروت از من برگیر،
وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکَوْتُ وَ أَذِقْنِی حَلاوَةَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً
و مرا در آنچه از آن به تو شکایت نمودم خوشبینی عطا فرما،و شیرینی رفتارت را نسبت به آنچه از تو خواستم به من بچشان، و از پیشگاه خود مهر و گشایش گوارایی به من ببخش،
وَ فَرَجا هَنِیئا وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِکَ مَخْرَجا وَحِیّا وَ لا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِکَ
از نزد خود را نجات فوری برایم قرار ده، و از محافظت در انجام واجبات،
وَ اسْتِعْمَالِ سُنَنِکَ [سُنَّتِکَ] فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِی
و به کار گرفتن احکامت در زندگی مرا غافل مساز
یَا رَبِّ ذَرْعا وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَیَّ هَمّا وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَی کَشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ
پروردگارا از مشکلی که بر من فرود آمده سخت به تنگ آمدم، و وجودم را به خاطر حادثهای که برایم رخ داده اندوه فرا گرفته است، تنها تو توانایی برای برطرف ساختن آنچه به آن دچار شدم
وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ فَافْعَلْ بِی ذَلِکَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْکَ یَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ
و دفع آنچه در آن افتادم،پس به فضل خویش آن را برایم به انجام برسان،هرچند خود را سزاوار آن از سوی تو نمی دانم،ای صاحب عرش بزرگ،
[وَ ذَا الْمَنِّ الْکَرِیمِ فَأَنْتَ قَادِرٌ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ]
و دارای نعمت کریمانه،تنها تو نیرومندی،ای مهربانترین مهربانان،دعایم را اجابت کن ای پروردگار جهانیان.
#راز_ماندگاری_انقلاب
راز ماندگاری انقلاب
پیروزی انقلاب اسلامی ایران حرکت جدید و جنبش همه جانبه ای بود. که نه تنها در ایران بلکه در سرتاسر جهان تاثیر گذاشت. انقلاب های زیادی در جهان اتفاق افتاده اند اما بسیاری از آنها درلابه لای تاریخ فراموش شده اند.اما انقلاب اسلامی همچنان تاثیرگذاری عمیقی در جنبش ها و حرکت های عظیم جهان دارد و الگویی برای جهانیان است. اگر این انقلاب را با انقلاب های دیگر جهان مانند انقلاب کبیر فرانسه و… مقایسه کنیم.راز ماندگاری آن را بهتر درک خواهیم کرد.
انقلاب اسلامی ایران دارای ویژگی های خاصی است که آن را از سایر انقلاب های جهان متمایز می سازد.
برای نمونه هدف اصلی این انقلاب اسلام ، ظلم ستیزی و احیای آموزه های دینی در جامعه بود. و از آنجا که اسلام همیشه زنده است. هر حرکت و جنبشی که با آن همراه و همسو باشد همیشه زنده و ماندگار خواهد بود. از سوی دیگر حضور شخصیت بزرگ و تاریخ سازی همچون امام خمینی (ره) در راس این انقلاب و وجود افراد مومن و بااراده در کنار امام که با تمام وجود پای اهداف و دستاورد های انقلاب اسلامی ایستادند و با استبداد حاکم بر جامعه جنگیدند. وجان خود را در این راه فدا کردند. و هر چه از زمان وقوع این حادثه ی بزرگ گذشت پایبندی به اصول ها واهداف انقلاب و توصیه های امام خمینی (ره) پر رنگتر شد که یکی از دلایل ماندگاری انقلاب است.
ارتباط تنگاتنگ میان رهبری و ملت ، درک عمیق رهبری نسبت به مسائل مختلف روز و عملکرد مناسب در مقابل آنها ، شناخت دشمن و مقابله با توطئه های دشمنان نیز عوامل دیگری در تداوم این انقلاب شکوهمند اسلامی هستند و #راز_ماندگاری_انقلاب محسوب می شوند. در حالی که انقلاب های دیگر دنبال اهداف دنیوی و مادی بودند و اهداف مقدسی را دنبال نمی کردند.
# راز_ماندگاری_انقلاب
زن در اسلام
برخی می گویند ؛در اسلام زن محدود است و هيچ گونه آزادي ندارد و بايد هميشه خانه نشين باشد و در صحنه ي اجتماع ظاهر نشود و محبوس بماند و دستور اسلام به حجاب و پوشش خود حاكي از محدوديت ميباشد ، و حال آن كه حجاب در اسلام براي زنان مصونيت است نه محدوديّت.
دين مقدس اسلام به زنان اجازه ي شركت در مجامع عمومي را داده و سنّت جاري مسلمين از زمان پيامبر (ص) نيز همين بوده است كه زنان از حضور در مراكز و مجالس منع نمي شده اند، بلكه به شركت در فعاليتهاي اجتماعي، سياسي، عبادي، نظامي، اقتصادي و… توصيه و سفارش شده اند كه به طور مفصل بيان ميشود.
مع الوصف اسلام با شكسته شدن حريمها مخالف است، اسلام با مخلوط شدن زن و مرد مخالف است و الا زني كه با پوشش باشد و حريم را حفظ كند، در كجاي اسلام منع شده است؟
مرحوم استاد شهيد مرتضي مطهري (ره) ميفرمايد:
«جهان امروز به نام آزادي زن و صريح تر «آزادي روابط جنسي» روح جوانان را سخت فاسد كرده است. به جاي اينكه اين آزادي به شكفتن استعدادها كمك كند، به شكل ديگر و به صورت ديگر غير آنچه در قديم وجود داشت، نيروها و استعدادهاي انساني را هدر داده است و ميدهد.
زن از كنج خانه بيرون آمده، اما به كجا رو آورده است؟ به سينماها، كنار درياها، حاشيه ي خيابانها و مجالس شب نشيني.
زن امروز به نام آزادي، خانه را خراب كرده بدون اينكه مدرسه يا جاي ديگر را آّباد كرده باشد، اگر غلط نكنم آنجا را نيز خراب كرده است.
در اثر اين بي بند و باري و دور افكندن قيود انساني، از راندمان تحصيل جوانان كاسته شده، جوانان از تحصيل و مدرسه فراري شده اند، جنابتهاي عشقي فراواني شده، بازار سينماها رونق گرفته، جيب كارخانه داران مولّد لوازم آرشي پر شده و…. » ۱
در صدر اسلام و زمان حيات پيامبر (ص) به خصوص، آن حضرت اجازه ي شركت و حضور در مساجد و مجامع عمومي را ميداد ولي در صورتي كه مختلط نباشند و دستور ميداد محلها از هم جدا باشد.
در روايات آمده است:
«پيامبر (ص) به زنان اجازه ي آمدن به مسجد را ميداد، اما به شرط كه محل آنها از مردها جدا باشد و در ورودي آنها از دري كه مردان وارد ميشوند، مجزا باشد. » ۲
«و در وقت رفتن در كوچه و خيابان نيز دستور ميداد زنان از كنار كوچه و مردان از وسط بروند. » ۳
پيامبر (ص) روزي به درب ورودي مسجد اشاره كرد و در موقع آمدن زنان به مسجد فرمود:
(لو تركنا هذا الباب للنّساء) ۴
«خوب است اين در را به بانوان اختصاص بدهيم».
و پيامبر (ص) دستور داد كه شب هنگام كه نماز تمام ميشود، اول زنها بيرون بروند بعد مردها و خوش نمي داشت كه زن و مرد در حال اختلاط از مسجد بيرون روند؛ زيرا فتنهها از همين اختلاطها بر ميخيزد. ۵
و روزي پيامبر (ص) در بيرون مسجد بود، ديد مردان و زنان با هم از مسجد بيرون آمدند، به زنها خطاب كرد و فرمود:
«بهتر اين است شما صبر كنيد آنها بروند، شما از كنار برويد و آنها از وسط. » ۶
و شكي نيست كه طبيعت جنسي زنان و مردان همديگر را جذب ميكند و در صورت اختلاط در محيط آزاد و بدون مانع و قيد و بند شرعي و عرفي و قانوني، مفاسد و خطرهاي بزرگي را به بار ميآورد و آبروها و حيثيتها را لكه دار ميسازد.
شهيد آيت الله مطهري (ره) ميفرمايد:
«جامعه ي امروزي زيانهاي اجتماع مختلط را به چشم خود ميبيند، چه لزومي دارد كه زنان فعاليتهاي خود را به اصطلاح (دوش به دوش) مردان انجام دهند و… اثر اين دوش به دوشيها اين است كه هر دو همدوش را از كار باز ميدارد و هر يك را به جاي توجه به كار متوجه (همدوش) ميكند، تا آنجا كه غالباً اين همدوشيها به هم آغوشي منتهي ميگردد. » ۷
پيامبر (ص) ميفرمايند:
(ليس للنّساء من سروات الطّريق شيء و لكنّها تمشي في جانب الحائط و الطّريق) ۸
«زنان حق ندارند از وسط جادّه بروند، بلكه از كنار و يا كنار جادّه و راه، بايد راه بروند».
۱. مسأله حجاب، ص ۲۲۱.
۲. زندگاني حضرت زهرا (س)، محلاتي، ص ۱۰۷.
۳. همان.
۴. مسأله حجاب، ص ۲۳۳.
۵. همان، ص ۲۳۴.
۶. همان.
۷. مسأله حجاب، ص ۲۳۷.
۸. وسايل الشيعه، ج ۱۴، باب ۹۷، حديث ۱، ص ۱۳۲.
معنا شناسی عفاف در قرآن و حدیث ،ص١٢
فواید دعا
دسته گل یاس
دسته گل یاس
یکى از زنان دانشمند به نام امّ سلیم که با کتاب هاى آسمانى مانند تورات و انجیل بسیار آشنا بود، پس از آنکه محضر پیامبر اکرم (ص)، امیرالمؤمنین (ع) و امام مجتبى (ع) رسیده و معجزات آن بزرگواران را دیده بود، خدمت امام حسین (ع) رسید. ایشان مى گوید: «بعد از آنکه خدمت امام حسین (ع) رسیدم، اوصاف و نشانه هاى آن حضرت را همان گونه که در کتاب هاى آسمانى خوانده بودم، در ایشان مشاهده کردم. ولى چون [به ظاهر] کودکى کوچک بود، متحیّر شدم که چگونه از ایشان نشانیۀ امامت و معجزه بخواهم. در هر صورت نزدیک آن حضرت شدم؛ درحالى که آن حضرت بر لبه سکوى مسجد نشسته بود، عرض کردم: شما چه کسى هستید؟ آن حضرت فرمود: من گمشدیۀ توام اى امّ سلیم. من خلیفه اوصیاى خداوندم. من پدر نُه امام هادی ام. من جانشین برادرم امام حسن مجتبى (ع) و خلیفیۀ او هستم و او خلیفیۀ پدرم حضرت على بن ابى طالب (ع) و ایشان خلیفه رسول خدا (ص) مى باشند». امّ سلیم مى گوید: «من از گفتار و بیان امام حسین (ع) در آن زمان کودکى، بسیار متعجّب و شگفت زده شدم. عرض کردم که علامت و نشانیۀ درستى گفتار شما چیست؟ » آن حضرت فرمود: «چند عدد ریگ از روى زمین بردار و به من بده». چند عدد ریگ از روى زمین برداشتم و به ایشان دادم. آن حضرت سنگها را در کف دستان مبارک خود قرار داد و آنها را به هم مالید تا تمامشان پودر شد. سپس آنها را خمیر کرد و انگشتر مبارک خود را بر آن زد و نقش انگشتر بر خمیر نمایان گردید. سپس فرمود: «اى امّ سلیم، خوب در آن دقت کن، ببین چه مى بینى؟ » وقتى خوب دقت کردم، دیدم اسامى مبارک پیامبر اکرم (ص)، امیرالمؤمنین، امام حسن، امام حسین و نُه فرزندش علیهم السلام به همان ترتیبى که در کتاب هاى آسمانى خوانده و دیده بودم، در آن است به همین خاطر بیش از اندازه تعجب کردم و با خود گفتم که چه نشانهها و علامت هاى بزرگ و ارزشمندى برایم آشکار شد؟ سپس عرض کردم: «اى مولاى من! چنانچه ممکن است علامت دیگرى نیز به من نشان بدهید». امام حسین (ع) تبسمى کرد، درحالى که نشسته بود، بلند شد و ایستاد، سپس دست شریف خود را به سمت آسمان بالا برد؛ ناگهان دیدم همانند عمود و ستونى آسمانها را شکافت و از چشم من ناپدید شد. من فریاد کشیدم و بیهوش افتادم. پس از لحظه اى به هوش آمدم و چشم هاى خود را بازکردم. دیدم امام حسین (ع) دسته گل یاس در دست مبارک دارد و بر صورت و بینى من مى گذارد. تا امروز که سالها از آن واقعه گذشته ، هنوز بوی آن گل یاس
برایم باقى مانده است. سپس عرض کردم: «اى سرور من، وصى و خلیفیۀ شما کیست؟ » امام حسین (ع) فرمود: «هر کس که مانند من و گذشتگان من، چنین کارى را انجام دهد» [1]
[1]: عجایب و معجزات شگفت انگیز چهارده معصوم علیهم السلام، ص ٢٠٩.