حجاب وآیه ی حجاب
استاد شهید مرتضی :
«شرافت زن اقتضا میکند هنگامی که از خانه بیرون میرود متین وسنگین وباوقار باشد. در طرز رفتار ولباس پوشیدن هیچ گونه عمدی که باعث تحریک وتهییج شود به کار نبَرد وعملا مرد را به سوی خود دعوت نکند؛ زبان دار لباس نپوشد، زبان دار راه نرود، زبان دار ومعنی دار به سخن خود آهنگ ندهد، چه آنکه گاهی اوقات ژستها سخن میگویند، راه رفتن انسان سخن میگوید، حرف زدنش یک حرف دیگری است.
اوّل از تیپ خودم که روحانی هستم مثال میزنم.
اگر یک روحانی برای خودش یک قیافه وهیکلی برخلاف عادت ومعمول بسازد، عِمامه خود را خیلی بزرگ و ریش خود را خیلی درازتر از حدّ معمول قرار دهد وعصایی وردایی با هیبت و شکوه خاصّی به دست ودوش بگیرد، این ژست وقیافه خودش حرف میزند ومی گوید به من احترام کنید، راه برایم باز کنید، مؤدّب بایستید، دست مرا ببوسید.
همچنین حالت یک افسر با نشانههای عالی افسری که بر گردن میآویزد وقدم را محکم به زمین میکوبد، باد در غبغب میاندازد وصدای خود را موقع حرف زدن کلفت میکند، او هم با زبان بی زبانی میگویداز من بترسید، رعب مرا در دلهای خود جا دهید.
همین طور ممکن است زن یک طرزی لباس بپوشد، یا راه برود که اطوار وافعالش حرف بزند، فریاد بزند به دنبال من بیایید، سر به سر من بگذارید، به من متلک بگویید، در مقابل من زانو بزنید….
آیا حیثیّت زن ایجاب میکند این چنین باشد؟
آیا اگر زن ساده وآرام بیاید وبرود، حواس پرت کن نباشد ونگاه شهوت آلود مردان را به سوی خود جلب نکند، برخلاف حیثیّت زن، یا بر خلاف حیثیّت مرد ویا بر خلاف مصالح اجتماع است؟ آیا این برخلاف اصل آزادی است؟…
در این جا به آیه ی حجاب و دلیل نزول آن اشاره می کنیم:
(قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکَی لَهُمْ إِنَّ آللَّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ * وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیُوبِهِنَّ وَلاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَائِهِنَّ أَوْ ءَابَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِالتَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الاِْرْبَةِ مِنَالرِّجَالِ أَوِالطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَی عَوْرَاتِ آلنِّسَاءِ وَلاَ
یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا آلْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ)
به مؤمنان بگو: چشمان خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند وفروج خود را حفظ کنند. این برای آنها پاکیزه تر است. خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است.
وبه زنان باایمان بگو: چشمان خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند ودامان خویش را حفظ کنند وزینت خود را جز آن مقدار که ظاهر است آشکار ننمایند و (اطراف) روسریهای خود را بر سینه افکنند (تا گردن وسینه با آن پوشانده شود) وزینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدران شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران شوهرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم کیششان، یا بردگانشان (کنیزانشان)، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند وزنان هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانشان دانسته شود (وصدای خلخالی که بر پا دارند به گوش رسد) وهمگی به سوی خدا بازگردید ای مؤمنان تا رستگار شوید.
در کتاب شریف کافی در شأن نزول نخستین آیه از آیات حجاب از امام باقر علیه السلام چنین نقل شده است که جوانی از انصار در مسیر خود با زنی روبه رو شد ودر آن روز زنان مقنعه خود را در پشت گوشها قرار میدادند وطبعآ گردن ومقداری از سینه شان نمایان میشد.
چهره زن نظر جوان را به خود جلب کرد وچشمان خود را به او دوخت. هنگامی که زن گذشت جوان همچنان با چشمانش او را بدرقه میکرد در حالی که به راه خود ادامه میداد تا آنکه وارد کوچه تنگی شد وباز همچنان به پشت سر خود نگاه میکرد، ناگهان صورتش به دیوار خورد وتیزی استخوان یا قطعه شیشه ای که در دیوار بود صورتش را شکافت. هنگامی که زن گذشت، جوان به خود آمد ودید خون از صورتش جاری است وبه لباس وسینه اش ریخته، سخت ناراحت شد با خود گفت به خدا سوگند، خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله میروم واین ماجرا را بازگو میکنم. هنگامی که چشم رسول خدا صلی الله علیه و آله به او افتاد فرمود چه شده است؟جوان ماجرا را تعریف کرد درآن هنگام جبرئیل امین نازل شد وآیه ی حجاب را آورد.
اهمیت حجاب عفاف و ازدواج در اسلام