آثار ایمان
گناه
جوانک شاگرد بزّاز بی خبر بود که چه دامی در راهش گسترده شده است ونمی دانست این زن زیبا که به بهانه خرید پارچه به مغازه آنها آمده، دلباخته اوست ودر قلبش طوفانی از عشق وهوس وتمنّا برپاست.
یک روز همان زن به مغازه آمد، اجناس زیادی خرید، آن گاه به عذر اینکه نمی تواند آنها را حمل کند گفت: پارچهها را بدهید این جوان بیاورد درِ خانه به من تحویل دهد وپول بگیرد.
ابن سیرین که عنفوان جوانی را پشت سر میگذاشت واز زیبایی نیز بی بهره نبود، پارچهها را به دوش گرفت وهمراه آن زن آمد. وقتی داخل خانه شد در از پشت بسته شد. ابن سیرین به داخل اتاقی مجلّل راهنمایی شد ومنتظر بود که خانم هر چه زودتر بیاید جنس را تحویل بگیرد وپول را بپردازد. پس از مدّتی پرده بالا رفت، خانم در حالی که خود را آرایش کرده بود با هزار عشوه به اتاق آمد. ابن سیرین فهمید که دامی برایش گسترده شده است، پس به زن التماس کرد.
زن عشق سوزان خود را برای او شرح داد وگفت: من خریدار اجناس شما نبودم بلکه خریدار تو بودم. ابن سیرین زبان به نصیحت وموعظه گشود واز خدا وقیامت سخن گفت امّا در دل زن اثر نکرد. زن که دید ابن سیرین در عقیده خود پافشاری میکند او را تهدید کرد وگفت اگر به عشق من احترام نگذاری و مرا کامیاب نسازی فریاد میکشم ومی گویم این جوان نسبت به من قصد سوء داشته، آن گاه معلوم است چه بر سر تو خواهد آمد.
موی بر بدن ابن سیرین راست شد. از طرفی ایمان وعقیده وتقوا به او فرمان میداد که پاکدامنی خود را حفظ کند واز طرف دیگر سرباز زدن از تمنّای آن زن به قیمت جان وآبروی او تمام میشود.
امّا فکری مثل برق از خاطرش گذشت. با خود گفت باید کاری کنم که عشق زن به نفرت تبدیل شود وخودش از من دست بردارد؛ اگر بخواهم دامن تقوا را حفظ کنم باید چند لحظه، آلودگی ظاهر را تحمّل کنم. به بهانه قضای حاجت از اتاق بیرون رفت وبا وضع ولباس آلوده برگشت وبه طرف زن آمد. تا چشم زن به او افتاد روی درهم کشید وفورآ او را از منزل بیرون کرد. [۱]
[۱]: هزار و یک حکایت اخلاقی، ص ۳۶۶، به نقل از داستان راستان، ج ۲، ص ۷۰.
زنان در حکومت حضرت مهدی (عج)
با بررسي روايات درباره نقش زنان پيش و پس از ظهور حضرت مهدي (عج) به نكات قابل توجهي دست مييابيم. هر چند طبق بعضي از روايات، اكثر پيروان دجّال را يهود و زنان تشكيل ميدهند، ولي در كنار آنان، زناني مؤمن و عفيف نيز هستند كه در حفظ عقيده خود سخت كوش بوده، از اوضاع پيش از ظهور بسيار متأثرند. برخي از زنان از ثبات قدم و روحيه جهاد گرانه اي برخوردارند و هرجا كه ميروند با جنگ تبليغاتي عليه دجّال، ماهيت ضد انساني او را آشكار ميسازند. بر پايه برخي از روايات چهارصد زن هنگام قيام مهدي (عج)، آن حضرت را همراهي ميكنند و اكثر آنها در بخش بهداشت و درمان مشغول فعاليت ميباشند. البته در روايات درباره تعداد زناني كه به هنگام قيام حضرت با او خواهند بود، اختلاف وجود دارد. برخي از روايات از سيزده زن نام ميبرند كه هنگام ظهور حضرت مهدي (عج) با حضرتش ميباشند و شايد آنان از كساني هستند كه از نيروهاي ابتدايي مهدي (عج) ميباشند. برخي از روايات نيز عدد زناني را كه به حضرت ياري ميرسانند، هفت هزار و هشت صد نفر ذكر كرده است و آنان زناني هستند كه پس از قيام، حضرت را همراهي ميكنند و در كارها به آن حضرت كمك ميكنند. در كتاب فتن از ابن حمّاد آمده است: تعداد مؤمنان به هنگام خروج دجال، دوازده هزار مرد و هفت هزار و هفت صد يا هشت صد زن هستند. رسول خدا (ص) ميفرمايد: «عيسي بن مريم در بين هشت صد مرد و چهار صد زن فرود ميآيد كه آنان از بهترين ساكنان روي زمين و از صالح ترين مردمان گذشته هستند».
امام باقر (ع) ميفرمايد: «به خدا سوگند سي صد و اندي نفر خواهند آمد و پنجاه زن نيز در ميان آنان است».
مفضل بن عمر ميگويد: امام صادق (ع) فرمود: «همراه حضرت قائم، سيزده زن هستند». عرض كردم: آنان چه ميكنند و چه نقشي خواهند داشت؟ فرمود: «زخميها را مداوا ميكنند و از بيماران پرستاري مينمايند؛ هم چنان كه همراه رسول خدا (ص) بودند». گفتم: آن سيزده نفر را نام ببريد؟ فرمود: «قنوا دختر رشيد، اُمّ اَيْمَن، حبابه والبيه، سميّه مادر عمار ياسر، زُبَيْدَه، اُمّ خالد أحمسيه، اُمّ سعيد حنفيّه، صيانه ماشطه و امّ خالد جهنيه».
در كتاب منتخب البصائر از دو زن به نام وتيره و احبشيه نام برده شده است كه از اصحاب و ياوران حضرت قائم (عج) شمرده شده اند.
برخي از روايات نيز تنها به همراه بودن زنان با حضرت اكتفا كرده، و تعدادشان را ذكر نكرده اند.
چشم اندازی به حکومت حضرت مهدی(عج) ،ص٤٢
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
مفهوم انتظار
انتظار» يا «آينده نگرى» به حالت كسى گفته مى شود كه از وضع موجود ناراحت است و براى ايجاد وضع بهترى تلاش مى كند.
فى المثل، بيمارى كه انتظار بهبودى مى كشد، يا پدرى كه در انتظار بازگشت فرزندش از سفر است، از بيمارى و فراق فرزند ناراحتند و براى وضع بهترى مى كوشند.
همچنين تاجرى كه از بازار آشفته ناراحت است و در انتظار فرونشستن بحران اقتصادى مى باشد اين دو حالت را دارد:
«بيگانگى با وضع موجود» و «تلاش براى وضع بهتر».
بنابراين، مسأله انتظار حكومت حق و عدالت «مهدى» و قيام مصلح جهانى در واقع مركّب از دو عنصر است; عنصر «نفى» و عنصر «اثبات».
عنصر نفى همان بيگانگى با وضع موجود; و عنصر اثبات خواهان وضع بهترى بودن است.
فلسفه انتظار
ممكن است براى شما نيز اين سؤال پيش آيد كه:
سخن از آينده جهان بشريّت، چه نتيجه اى براى امروز ما مى تواند داشته باشد؟
امروز با هزاران مشكلات و گرفتارى دست بگريبانيم و بايد براى پيروزى بر اين مشكلات بينديشيم، ما را با فردا چه كار؟
آينده بالاخره خواهد آمد، خوب باشد يا بد، آنها كه تا آن روز زنده اند از مواهبش برخوردار مى شوند، و آنها كه نيستند خدا رحمتشان كند!
به هر حال، اين مسأله فعلا «نسيه» است و اثر مثبت و سازنده اى در زندگى امروز ما ندارد!
ولى اين سخن را كسانى مى گويند كه هميشه با ديد سطحى حوادث را مى نگرند، و تصوّر مى كنند امروز از ديروز و فردا جدا است; و جهان را مركّب از واحدهاى پراكنده و از هم گسسته مى پندارند.
ولى با توجّه به اين كه ريشه هاى «حوادث امروز» در گذشته است و آينده را هم از امروز بايد بسازيم، و اين كه توجّه به يك آينده «تاريك» يا «درخشان» انعكاس
فورى در زندگى امروز و موضع گيرى هاى مادر برابر حوادث دارد، روشن مى شود كه ما به خاطر امروز هم كه باشد بايد گذشته و آينده را مورد بررسى دقيق قرار دهيم و بزودى خواهيم ديد چه اندازه سازنده است اين انتظار.
امّا عجب اين كه، بعضى از نويسندگان نه تنها جنبه مثبت اين قضيّه را منكر شده اند بلكه تصريح كرده اند كه در انتظار چنان آينده اى بودن، اثرات منفى در كاربرد نيروهاى اجتماعى امروز دارد و آنها را كند مى سازد!
و عجبتر اين كه، بعضى معتقدند ايمان به وجود يك آينده روشن، بازتابى از محروميّتهاى طبقه شكست خورده است كه غالباً در شكل مذهبى خود نمايى كرده.
ولى انكار نمى توان كرد كه عدّه اى كوته فكر از مسأله انتظار سوء استفاده كرده و به عنوان اين كه ما منتظر چنان ظهورى هستيم تمام مسؤوليّتها را از دوش خود برداشته و به جاى همه آنها، مسأله انتظار آن هم محدود به زبان گذارده اند!
حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه شریف ،ص ٥٦
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
مبادا رسول اکرم را بیازاریم
أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذيراً اي پيامبر! همانا ما تو را شاهد و بشارت دهنده و ترساننده (از نافرماني و عذاب) فرستاديم.
سوره ی احزاب،آیه ی ٤٦
إِنّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذيراً ما تو را شاهد و بشارت دهنده و ترساننده فرستاديم.
سوره ی فتح،آیه ی ٩
بيان صادق آل محمد صلوات الله و سلامه عليهم
سماعه گويد: از امام جعفر صادق عليه السّلام شنيدم كه به مردي مى فرمود: ما لَكُمْ تَسُوءُونَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ؟ شما را چه مى شود كه رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم را آزار مى دهيد؟! آن مرد به حضرت عرضه داشت: فدايت شوم! چگونه آن حضرت را مى آزاريم؟ حضرت فرمود: أَما تَعْلَمُونَ أَنَّ أَعْمالَكُمْ تُعْرَضُ عَلَيْهِ فَإِذا رَأٰى فيها مَعْصِيَةً (لِلَّهِ) ساءَهُ ذٰلِكَ؟! فَلا تَسُوءُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ سُرُّوهُ مگر نمى دانيد كه اعمال شما به آن حضرت عرضه مى شود. از اين رو چون در آن (يك) نافرماني خدا را مشاهده فرمايد، آن گناه حضرت را ميآزارد. بنابراين رسول خدا را آزار ندهيد و ايشان را شادمان كنيد.
نكات: ۱- پيامبر از اعمال زشتِ ما، آزرده خاطر ميشوند و ايشان پس از شهادت نيز از بابت اعمال امّت نگران اند.
۲- كارهاي ناپسند ما، تواناييِ آزردن ايشان و كارهاي پسنديده ما توانايي خشنود كردن ايشان را دارد.
۳- مبادا كارهايي انجام دهيم كه موجب اذيّت ايشان شود: إِنَّ الَّذينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهيناً همانا كساني كه خدا و پيامبرش را ميآزارند خداوند آنان را در دنيا و آخرت لعنت فرموده و براي آنان عذابي بسيار خوار كننده آماده ساخته است.
۴- امام را امر به خشنود كردن پيامبر، با انجام كارهاي پسنديده ميفرمايدحریم حیا ، ص ٣٤